ماجرای پیچیده عشق و جنایت
سریال قضاوت قسمت ۶۷ شصت و هفتم دوبله فارسی
قسمت ۶۸ سریال قضاوت را اینجا ببینید.
جیلین به خاطر ادعانامه از دست پارس بسیار عصبانی است و با سرعت از اداره خارج می شود. ایلگاز هم به دنبالش می رود و جیلین با او از احتمال زندان رفتن دوباره اش صحبت می کند و آرام نمی شود. ایلگاز از پارس طرفداری می کند و می گوید که پارس با ملاحظه ادعانامه را نوشته و شک و شبهه حضور نفر سوم را نیز به وضوح مطرح کرده است. جیلین به ایلگاز شک می کند و می گوید من هنوز ادعانامه را کامل نخواندم، چطور تو همه چیزش را می دانی؟ نکند آن را با هم نوشته اید؟ او حالا از دست ایلگاز نیز ناراحت است و او را سرزنش می کند. ایلگاز او را آرام می کند و می گوید تا روز دادگاه هیچ اتفاقی نمی افتد و ما فقط باید نفر سوم را پیدا کنیم و بهت قول می دهم که تا اخرین قطره خونم برای این جریان تلاش کنم و جیلین می گوید که او را قبول دارد.
یکتا هم از خواندن کل ادعانامه ناراضی شده و با داد و فریاد در طول راهروی اداره به سدا اعتراض می کند که این دیگر چه ادعانامه ای است و در آن به طور جدی جانب داری از ایلگاز و جیلین رعایت شده است و نمی گذارم که آن ها به خواسته شان برسند.
ارن را در اتاق کمیسر متین می رود. او به کمیسر می گوید آزمایش ETC دستیار نیازی را گرفتیم و مشخص شده که یک بار وارد دفتر یکتا تیلمن شده است. پس باید او را برای بازجویی خبر کنیم.
ایلگاز برای ارائه اظهاراتش در رابطه با عدم مدرک سازی باید به اتاق دادستان اسماعیل برود. به جای دادستان اسماعیل، یک دادستان دیگر به نام دریا نشسته و خود را دادستان جدید معرفی می کند. ایلگاز متعجب می نشیند و اظهاراتش را تمام و کمال ارائه می دهد و می گوید اصلا نمی داند که تار موی روی دستکش چگونه با تار موی او مطابقت داشته و امیدوار است تا دادستان جوابی برای آن پیدا کند. دادستان دریا فرضیه پاپوش را مطرح می کند و ایلگاز هم تایید می کند.
پارس و ارن در طرف دیگر با هم صحبت کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که فردی که برای ایلگاز پاپوش درست کرده پیدا شده است. پارس وارد اتاق دادستان اسماعیل می شود و او هم با دیدن دریا متعجب می شود. پارس از ایلگاز طرفداری می کند و می گوید احتمال زیاد بی گناه است. دریا آن ها را با سردی بیرون می کند و می گوید تحقیقات ادامه دارد و شما برای حرف هایتان مدرکی ندارید پس بیرون بروید تا به کارم برسم. پارس می گوید این پرونده به پرونده من مربوط است و با دادستان کل صحبت می کنم که مسئولیتش را به من واگذار کند.
بعد از رفتن آن دو، یکتا به اتاق دریا می آید و از او می خواهد زودتر تکلیف ایلگاز را روشن کند. دریا که ایلگاز را از قدیم می شناسد، او را یک کارمند و انسان خوب معرفی می کند و می گوید پرونده در حال طی کردن روال قانونی اش است. یکتا که از رفتار سرد دریا ناراحت است، تصمیم می گیرد خودش کاری انجام دهد.
ارن و متین به آزمایشگاه می رود تا دستیار نیازی را دستگیر کنند. دستیار نیازی وقتی متوجه می شود قرار است دستگیر شود، گریه می کند و التماس می کند که او را نبرند چون کاری نکرده است. آن ها دستیار نیازی را به اتاق خود می برند و نیازی بابت این که نقشه اش بی قص پیش رفته خوشحال است.
یکتا در دفتر خود تمام وکلا را جمع کرده است. او می گوید بزرگترین دستاورد ایلگاز و جیلین وجود نفر سوم در صحنه جرم است و ما هم می گوییم که آن ها این مدارک را خودشان با صحنه سازی آنجا گذاشته اند. ایلگاز به درستکاری معروف است و کسی باور نمی کند که مدرک سازی کرده باشد، بنابراین باید کاری کنیم که این موضوع ثابت شود. هر کسی از شما نتواند کاری در این رابطه بکند، از تیم من اخراج می شود و باید با استعفا نامه پیش من بیاید.
ارن و متین در حال بازجویی از دستیار نیازی هستند و او مدام گریه می کند. متین می گوید که سرخود او را به اینجا نیاورده اند و آزمایش ETC گرفته اند و فهمیده اند که تنها او به دفتر یکتا رفته است. دستیار نیازی ادعا می کند که حتی شرکت یکتا را بلد نیست و نمی داند چطور همچنین چیزی ممکن است. بعد می گوید در تاریخی که ادعا شده به دفتر یکتا رفته، گوشی اش را در آزمایشگاه جا گذاشته بوده و یک ساعت بعد برای بردن آن آمده است و می گوید نیازی در آزمایشگاه بوده و این ماجرا را دیده است. دستیار نیازی را به بازداشتگاه منتقل می کنند.
در اتاق پارس، دادستان کل را می بینیم. او می گوید که دریا خواسته پرونده شکایت یکتا از ایلگاز به پارس داده شود ولی خودش هم در جریان باشد و با هم کار کنند. پارس می گوید که عادت به همکاری با شخص دیگری ندارد. دادستان کل می گوید مجبور است و باید ایرادات اخلاقی خودش را رفع کند.
ارن نیازی را به در اتاق خود صدا کرده و در مورد جا گذاشتن گوشی دستیارش در آن تاریخ مخصوص سوال می کند، نیازی می گوید که سرگرم کار بوده و یک چیزهایی از زبان او در مورد گوشی شنیده اما درست متوجه نشده است. جیلین در اتاق ارن است و از پشت شیشه کاپشن پاره نیازی را می بیند. جیلین به ایلگاز می گوید دستیار نیازی یک برادر فوتبالیست دارد که بسیار پولدار است پس احتیاج به پول ندارد، اما نیازی معلوم است که پولی ندارد و محتاج پول است و می تواند خودش نتیجه را جا به جا کرده باشد. تازه موهای بلندی هم دارد. ایلگاز حرف های او را رد می کند و می گوید قاتلی که به انگین شلیک کرده چه ربطی به عوض شدن جواب آزمایش دارد؟ تو همه چیز را قاطی کردی.
+